سیوجان پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
صراط مستقيم
راه مستقيم مراتب و مراحلى دارد. حتّى كسانى كه در راه حقّ هستند، مانند اولياى خداوند، لازم است براى ماندن در راه و زيادشدن نورِ هدايت، دعا كنند. «والّذين اهتدوا زادَهم هُدى»
كسى كه مىگويد: «الحمدللَّه ربّ العالمين الرّحمن الرّحيم...» مراحلى از هدايت را پشت سر گذارده است، بنابراين درخواست او، هدايت به مرحله بالاترى است.
راه مستقيم، همان راه ميانه و وسط است كه حضرت علىعليه السلام مىفرمايد: «اليمين و الشمال مضلّة و الطريق الوسطى هىالجادّة»( بحار، ج 87، ص3) انحراف به چپ و راست گمراهى و راه وسط، جادهى هدايت است.
راه مستقيم يعنى ميانهروى واعتدال واحتراز از هر نوع افراط وتفريط، چه در عقيده و چه در عمل. يكى در عقايد از راه خارج مىشود وديگرى در عمل و اخلاق. يكى همه كارها را به خدا نسبت مىدهد، گويا انسان هيچ نقشى در سرنوشت خويش ندارد. و ديگرى خود را همه كاره و فعّالمايشاء دانسته و دست خدا را بسته مىداند. يكى رهبران آسمانى را همچون مردمان عادى و گاهى ساحر و مجنون معرّفى مىكند و ديگرى آن بزرگواران را در حدّ خدا مىپندارد. يكى زيارت امامان معصوم و شهدا را بدعت مىداند و ديگرى حتّى به درخت و ديوار، متوسل شده و ريسمان مىبندد. يكى اقتصاد را زير بنا مىداند و ديگرى، دنيا و امورات آن را ناديده مىانگارد.
در عمل نيز يكى غيرت نابجا دارد و ديگرى همسرش را بى حجاب به كوچه و بازار مىفرستد. يكى بخل مىورزد و ديگرى بىحساب سخاوت به خرج مىدهد. يكى از خلق جدا مىشود و ديگرى حقّ را فداى خلق مىكند.
اينگونه رفتار وكردارها، انحراف از مسير مستقيم هدايت است. خداوند دين پا برجا واستوار خود را، راه مستقيم معرّفى مىكند. «قل انّنى هَدانى ربّى الى صراط مستقيم»( انعام، 161) در روايات آمده است كه امامان معصومعليهم السلام مىفرمودند: راه مستقيم، ما هستيم.( تفسير نورالثقلين، ج1 ص20) يعنى نمونهى عينى و عملى راه مستقيم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند. آنها در دستورات خود دربارهى تمام مسائل زندگى از قبيل كار، تفريح، تحصيل، تغذيه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و ... ، نظر داده و ما را به اعتدال و ميانهروى سفارش كردهاند. (در اين باره مىتوان به كتاب اصول كافى، باب الاقتصاد فى العبادات مراجعه نمود.) جالب آنكه ابليس در همين صراطِ مستقيم به كمين مىنشيند. شيطان به خدا گفت: «لاقعدنّ لهم صراطك المستقيم»( اعراف، 16.)
چه افرادی بر صراط اند ؟
یس(1)والقران الحکیم (2)انک لمن المرسلین (3)علی صراط مستقیم(4)سوره یس
يس[/ياسين] (1)
سوگند به قرآن حكمتآموز (2)
كه قطعا تو از [جمله] پيامبرانى (3)
بر راهى راست (4)
فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿43﴾
سوره زخرف
وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿76﴾ سوره نحل
در آیه اول و دوم سید المرسلین ، محمد مصطفی (ص) ، پیامبر بزرگ اسلام و در آیه سوم امیر المومنین علی (ع) افراد بر صراط معرفی شده اند و می دانیم که اهل بیت (ع) " کلهم نور واحد " هستند ، بنابراین اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بر صراط اند و هدایت کنندگان بشراند به صراط المستیم !!!
چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, :: 23:19 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
قرآن در آيات متعدّدى از برنامهها و توطئههاى دشمن خبر مىدهد و وظيفهى مسلمانان را به آنان گوشزد مىنمايد: 1256) ذيل آيه 1 سوره ممتحنه. سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, :: 22:56 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 23:3 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
علل مختلفی برای غصب خلافت وجود داشت که به بيان برخی از آنها می پردازیم: دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 23:1 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
زيد بن ارقم بر معاويه وارد شد، ديد عمرو بن عاص با او بر يك تخت نشسته است، چون اين وضعيت را مشاهده كرد خود را در بين آن دو قرار داد. عمرو بن عاص به او گفت جاى ديگرى نيافتى كه آمدى اتصال مرا با اميرالمومنين قطع كردى ؟؟!
زيد در جواب گفت: رسول خدا به جنگى رفته بود و شما نيز با آن حضرت بوديد، چون چشم رسول خدا شما را با هم ديد نظر تندى بسويتان افكند، روز دوم و سوم نيز چون شما را با هم ديد با همان نظر به شما نگاه كرد در سومين روز فرمود: هر زمان كه معاويه را با عمرو بن عاص ديديد بينشان جدائى افكنيد زيرا اجتماع اين دو هرگز به خير نخواهد بود. ابن مزاحم اين روايت را چنانكه ذكر شد در ص 112 كتاب " صفين " خود آورده و ابن عبد ربه اين داستان را در ج 2 ص 29. " العقد الفريد ". از عباده بن صامت روايت كند و در روايتش تصريح دارد كه: رسول خدا اين سخن را در غزوه تبوك فرموده و عبارتش چنين است: هر زمان آندو را "معاويه و عمرو بن عاص" با هم يافتيد بين آنها جدائى افكنيد چه، اين دو هيچگاه بر امر نيك با هم جمع نمى شوند. یک شنبه 27 مرداد 1392برچسب:, :: 22:31 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
روزی بهلول سرزده به کاخ حاکم کوفه وارد شد وچون حاکم نبود بر سر جای او نشست.نگهبان ها وقتی این صحنه را دیدند او را گرفتند وباشلاق زدند. در همین حال حاکم وارد شد و علت را پرسید نگهبان ها توضیح دادند.سپس حاکم از بهلول جویا شد. او گفت .من فقط چند دقیقه بر مسند تو تکیه زدم.این همه عذاب کشیدم خدا می داند فردای قیامت بر سر تو چه خواهد آمد شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, :: 23:14 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 22:45 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:, :: 22:54 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
چه کنیم از مرگ نترسیم براى اينكه از مرگ نترسيم، ابتدا بايد چيزهايى را كه از عوامل ترس است از بين ببريم، يعنى اگر ريشه ترس، ناآگاهى و ضعف شناخت و خيال نابودى و سقوط است، بايد به دليل عقل و راهنمايىهاى قرآن بدانيم كه مرگ به معناى نيستى نيست و بدين وسيله با اوّلين عامل ترس از مردن مبارزه كنيم. اگر ترس به خاطر دلبستگى به دنيا و جدايى از مال و فرزند و همسر است، بايد بدانيم كه اگر خداوند در آستانه مرگ ما را از خانه و مال و فرزند فانى جدا مىكند، در عوض نعمتهاى ديگر (كه قابل قياس با نعمتهاى دنيا نيست،) در اختيارمان قرار مىدهد. پس بايد در دنيا سعى كنيم كه زاهد باشيم و نگذاريم حبّ دنيا در دل ما آنچنان اثر كند كه جدايى از آن مثل كندن چسب زخم از پشت دست، سبب زجر ما شود. البتّه منظور اين نيست كه مال و ثروت بد است، بلكه علاقه و وابستگى به آن خطرناك است كه سبب ترس از مرگ و جدايى از آن مىشود. زيرا مالى كه بتوان با آن آخرت را آباد كرد، باعث اشتياق انسان به مرگ و ترك دنيا مىشود. اگر ترس به خاطر تصوّر ورود به يك مرحله مبهم و تاريك و خطرناك است، بايد بدانيم كه راه مرگ تاريك نيست، بلكه پاگذاردن به يك مرحله از مراحل تكاملى انسان است و در جاى خود لازم و زيباست. زيرا مرگ و حركت به سراى ديگر و طىّ كردن مراحل تكاملى، يكى پس از ديگرى سبب رشد و امرى لازم و ضرورى است. اگر بيم مرگ به خاطر كمىتوشه راه و ايمان و عمل صالح است، بايد خودمان رابا توشه تقوا مجهز نماييم. همان گونه كه قرآن كريم سفارش مىفرمايد: «وتَزوّدوا فَانّ خَيرَ الزّادِ التَّقوى»( بقره، آيه197) توشه برداريد كه بدون شك بهترين توشههاى راه شما تقوا مىباشد. اگر به خاطر تخلّفات و گناهان بسيارى است كه مرتكب شدهايم، بايد ضمن توبه و جبران آن، بدانيم كه خداوند «ارحم الرّاحمين» است و رحمت او بر غضبش پيشى دارد. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: «لو تَعلَمونَ قَدرَ رَحمَةِ اللّه لَاتّكلتُم علَيها»( نهجالفصاحه، كلام319. ) اگر مىدانستيد كه چقدر لطف و رحمت خداوند بزرگ است، بر آن تكيه واعتماد مىكرديد و هرگز به خود ترس راه نمىداديد. آرى، اساس ترس ما از مردن، همان ضعف عملكرد و تخلّفات زياد ماست كه آن هم با توبه و كارهاى خوب و اميد صادقانه، قابل جبران است. جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, :: 1:22 :: نويسنده : سید عباس علوی نژاد
آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |